جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰۳ نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي

یاسر محسنیان سی سخت، حمیدرضا روستا،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

در بین مهمترین پارامترهای کیفی آب مورد استفاده جهت آبیاری محصولات گلخانه‌ای، قلیائیت آب به‌دلیل اثر آن بر پ- هاش خاک و محلول محیط رشد، به‌عنوان عاملی بحرانی مطرح شده ‌است. در این پژوهش، محتوای آهن شاخساره و ریشه و شاخص SPAD گیاهان گوجه‌فرنگی غیرپیوندی و پیوندی تیمار شده با غلظت‌های مختلف بی‌کربنات سدیم، به‌منظور ارزیابی امکان بهبود مقاومت به قلیائیت گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای با استفاده از پیوند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار ۱۰ میلی‌مولار بی‌کربنات سدیم باعث کاهش قابل توجه محتوای آهن ریشه و شاخساره در گیاهان پیوندی و غیرپیوندی شد. گیاهان شاهد (گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای) قرار گرفته در معرض تیمار شدید بی‌کربنات سدیم، بیشترین درصد کاهش در محتوای آهن شاخساره را نشان دادند. صرف‌نظر از نوع پایه به‏کار برده شده، تیمار بی‌کربنات سدیم باعث کاهش معنی‌دار در مقادیر شاخص SPAD شد. گوجه‌فرنگی پیوند ‌شده روی پایه داتوره در مقایسه با سایر گیاهان، دارای مقادیر بیشتری از شاخص SPAD بودند. احتمالاً تعدیل پ- هاش اطراف ریشه توسط پایه داتوره، در کاهش تأثیرات سوء ناشی از بی‌کربنات سدیم بر گوجه‌فرنگی نقش داشته است. بنابراین، نتیجه‌گیری می‌شود که گوجه‌فرنگی پیوندی روی پایه داتوره دارای مقاومت به تنش قلیائیت کافی ‌شده است.
مهدیه فصیحی، محمدحسین شمشیری، حمیدرضا کریمی، حمیدرضا روستا،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

به منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار بر رشد رویشی خیار گلخانه‌ای رقم ناهید تحت تنش بی‌کربنات موجود در آب آبیاری، آزمایشی به‌صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار سطح بی‌کربنات آب آبیاری (صفر، ۴۰۰، ۸۰۰ و ۱۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر) و دو سطح میکوریز (گیاهان مایه‌زنی شده با قارچ میکوریز و گیاهان غیر میکوریز) و پنج تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش غلظت بی‌کربنات آب آبیاری باعث کاهش رشد رویشی (وزن خشک ریشه، ساقه و برگ، طول و قطر ساقه و تعداد و سطح برگ) گیاهان شد. در غلظت ۱۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر بی‌کربنات، وزن خشک ریشه و برگ به بیش از ۵۰% کاهش یافت و غلظت‌ ۸۰۰ میلی‌گرم در لیتر بی‌کربنات نیز موجب کاهش بیش از ۵۰ درصدی وزن خشک ساقه و سطح برگ شد. کاربرد قارچ میکوریز آربسکولار تأثیر به‌سزایی بر حفظ رشد رویشی در شرایط تنش بی‌کربنات آب آبیاری داشت، که این تأثیر در غلظت ۱۲۰۰ میلی‌گرم در لیتر بی‌کربنات بیشتر مشهود بود. از نتایج به‌دست آمده مشخص می‌شود که رشد رویشی گیاه خیار در تنش بی‌کربنات کاهش می‌یابد و همزیستی میکوریزی می‌تواند آثار مخرب تنش بی‌کربنات را تا حد زیادی جبران نماید.
علیرضا مشرفی عراقی، روح انگیز نادری، مصباح بابالار، محمدرضا طاهری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

بنت‌القنسول (Euphorbia pulcherrima) گیاهی گلدانی است که براکته‌های رنگین آن در روزهای کوتاه تشکیل می‌شود. در این تحقیق، تأثیر محلول‌پاشی بازدارنده رشد کلرومکوات کلراید (۲-chloroethyl-N,N,N-trimethyl-ammonium chloride) با غلظت‌های مختلف بر ویژگی‌های رویشی و گل‏دهی بنت‌القنسول مورد مطالعه قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. گیاهان بنت‌القنسول با سطوح مختلف کلرومکوات (صفر، ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰ میلی‌گرم بر لیتر) محلول‌پاشی گردیدند. در پایان آزمایش، ویژگی‌های رویشی، وزن تر و خشک اندام-های هوایی و ریشه، شاخص کلروفیل و غلظت عناصر معدنی ارزیابی شد. بررسی کلی نتایج نشان داد که سطوح مختلف کلرومکوات تأثیر معنی‌داری (۰۱/۰≥P) بر ویژگی-های کمی و کیفی بنت‌القنسول داشت. کاربرد سایکوسل در سطح ۲۰۰۰ میلی‌گرم بر لیتر، میزان نسبی کلروفیل برگ‌ها را به‌طور معنی‌داری افزایش داد. در تیمار ۱۵۰۰ میلی‌گرم بر لیتر سایکوسل، ارتفاع گیاه کاهش یافت؛ ولی تعداد و سطح براکته به‌طور معنی‌داری نسبت به شاهد زیاد شد. هم‌چنین، تأثیر تیمار سایکوسل بر وزن‌تر و خشک برگ‌ها، ساقه و ریشه معنی‌دار بود. بنابراین، با توجه به نتایج به‌دست آمده، به‌نظر می‌رسد که محلول‌پاشی سایکوسل با غلظت ۱۵۰۰ میلی‌گرم بر لیتر سبب بهبود شاخص‌های تولید گیاه بنت‌القنسول گردید.
عزیزاله خندان میرکوهی، مرتضی شیخ اسدی، محمد‌رضا طاهری، مصباح بابالار،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر قارچ‌های آربوسکولار میکوریزا بر ویژگی‌های کمی و کیفی رشد ریشه، شاخه و گل لیزیانتوس، تلقیح با دو گونه آربوسکولار میکوریزا (Glomus mosseae و G. intraradices) و مخلوط این دو گونه، تحت سطوح مختلف فسفر (۱۰، ۲۰ و ۴۰ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک) در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی تحت شرایط گلخانه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که گیاهان تلقیح شده، رشد و تولید بیوماس بیشتری در مقایسه با گیاهان شاهد داشتند. تلقیح با قارچ‌های آربوسکولار میکوریزا به‌طور قابل توجه و معنی‌داری تعداد روز لازم تا گل‌دهی را کاهش و خصوصیات ساقه‌ی گل‌دهنده شامل طول و تعداد ساقه گل‌دهنده، تعداد و قطر گل و وزن‌ تر کل گل در بوته را افزایش داد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که در سطح مناسبی از فسفر، تلقیح هر دو گونه قارچ ربوسکولار میکوریزا نسبت به کاربرد هر یک از آنها به تنهایی در افزایش کارایی شاخص‌های مورد بررسی مؤثرتر بود.
عطیه صندوقی، علی یوسفی، امیرمظفر امینی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف این بررسی، ارزیابی عوامل مؤثر بر نگرش گلخانه‌داران خیار و گوجه‌فرنگی نسبت به تولید محصول سالم در شهرستان اصفهان می‌باشد. داده‌های مورد نیاز از طریق پیمایش میدانی، با طراحی و تکمیل پرسش‌نامه پژوهشگر ساخته به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای از ۱۱۰ نفر گلخانه‌دار، جمع‌آوری شد. جهت سنجش روایی و پایایی متغیرها به ترتیب از آماره KMO و ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. برای بررسی روابط علّی بین متغیرها، از مدل‌های رگرسیونی استفاده شد و پارامترهای مدل از روش حداقل مربعات معمولی برآورد شدند. نتایج تحقیق بیانگر این واقعیت است که ۸۵% گلخانه‌داران مورد مطالعه نگرش متوسط و مثبتی به تولید محصولات سالم داشتند و تنها ۱۵% آنها نگرش منفی به تولید این محصولات دارند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای حمایت‌های اقتصادی و فنی دولت، سازمان‌های آگاهی‌رسان، بهبود بازاریابی و بازاررسانی محصولات سالم و رسانه‌ها دارای تأثیر مثبت و متغیر سن دارای تأثیر منفی بر نگرش گلخانه‌داران نسبت به تولید محصولات سالم می‌باشند.
میثم صفایی، جابر پناهنده، سید جلال طباطبایی، علیرضا مطلبی آذر،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

کاهو به عنوان یک سبزی برگی دارای منافع اقتصادی قابل توجهی می‌باشد. با وجود اینکه امروزه تمایل زیادی به تولید این سبزی به صورت آبکشت (هیدروپونیک) وجود دارد، ولی محلول‌های غذایی مختلفی برای پرورش کاهو استفاده می‌شود و یک محلول غذایی بهینه برای پرورش این سبزی در ایران معرفی نشده است. بنابراین، آزمایشی برای شناسایی محلول بهینه از بین محلول‌های غذایی رایج برای پرورش کاهو انجام گرفت. در این آزمایش، تأثیر چهار محلول غذایی (هوگلند و آرنون NSHog، ناپ NSKnop، انگلستان NSUK و محلول دانشگاه تبریز NSUT) روی دو رقم کاهوی سیاهو (Siahoo) و کانکویستادور (Conquistador) در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز بررسی و صفاتی مانند مواد جامد قابل حل (TSS)، تست پانل، درصد ماده خشک، محتوای نیتروژن، پتاسیم، فسفر و کلسیم و نیترات برگ اندازه‌گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که محلول‌های غذایی مختلف تأثیر معنی‏داری بر غلظت عناصر و برخی صفات کیفی داشتند. به‌طوری که بیشترین درصد ماده خشک و محتوای نیتروژن و پتاسیم برگ به ترتیب در محلول‌های ناپ، دانشگاه تبریز و هوگلند مشاهده شد. اثر متقابل رقم و نوع محلول غذایی بر نتایج تست پانل معنی‏دار شد، به‌طوری که محلول‌های هوگلند و ناپ در رقم کانکویستادور و محلول‌های انگلستان و هوگلند در رقم سیاهو حداکثر ارزش تست پانل را نشان دادند. اثر محلول‌های غذایی بر سایر صفات اندازه‏گیری شده معنی‏دار نشد. به این ترتیب، به نظر می‌رسد که مصرف محلول‌ غذایی هوگلند از نظر صفات کیفی کاهو ارجحیت داشته باشد. ولی لازم است که محلول‌های غذایی از نظر عملکرد و جنبه‌های اقتصادی نیز بررسی گردند.
لاله جوکار، عبدالمجید رونقی، نجفعلی کریمیان، رضا قاسمی فسایی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

به منظور بررسی تأثیر کاربرد سطوح مختلف آهن (از منابع نانوکود کلات آهن و سکوسترین آهن ۱۳۸) بر پارامترهای رشد، غلظت و جذب آهن و برخی عناصر غذایی در گیاه لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی گلخانه‌ای در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح آهن (صفر، ۱۳۵/۰، ۲۷۰/۰ و ۴۰۵/۰ میلی‏گرم آهن در کیلوگرم خاک) از دو منبع نانوکود کلات آهن و سکوسترین آهن ۱۳۸ بود. خاک مورد مطالعه یک خاک لوم با نام علمی (Fine-loamy, carbonatic, thermic, Typic Calcixerepts) بود که میزان آهن قابل استفاده کمی داشت. نتایج نشان داد که با افزایش سطح آهن در هر دو نوع کود کاربردی، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، تعداد غلاف در بوته، وزن غلاف و دانه در بوته، وزن دانه در گلدان، غلظت و جذب آهن اندام هوایی و ریشه در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. برخی پارامترهای رشد بررسی شده در تمامی سطوح آهن کاربردی نانوکود کلات آهن، در مقایسه با سطوح مشابه آهن از منبع سکوسترین آهن ۱۳۸، بیشتر بوده و برخی پارامترها در سطوح مشابه آهن از هر دو نوع کود کاربردی در یک گروه آماری قرار گرفته و لذا اختلاف معنی‏داری نداشتند. کاربرد آهن از هر دو منبع کودی سبب کاهش غلظت فسفر و منگنز اندام هوایی در مقایسه با تیمار شاهد شد. اثر سطوح مختلف آهن مصرفی بر غلظت روی و مس اندام هوایی معنی‏دار نبود. در نتیجه، برای اصلاح کمبود آهن گیاه لوبیای کشت شده در خاک‌های آهکی، به غلظت‌های کمتری از نانوکود کلات آهن در مقایسه با سکوسترین آهن ۱۳۸ نیاز است.
حسن عابدینی آبکسری، داود هاشم‌آبادی، بهزاد کاویانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

کاربرد کودهای زیستی و مواد آلی راهکاری برای حذف یا تقلیل مصرف منابع شیمیایی به‌شمار می‌آید. بر این اساس به‌ منظور تاثیر کاربرد منابع آلی و کود زیستی فسفات‌ بارور ۲ بر برخی صفات کمی و کیفی شمعدانی‌پیچ ((Pelargonium peltatum آزمایشی به-صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با دو عامل کود زیستی فسفات ‌بارور ۲ و بسترهای مختلف کاشت شامل ۱۶ تیمار، ۴ تکرار در ۶۴ واحد آزمایشی با ۲۵۶ گیاه به انجام رسید. کود زیستی در ۲ سطح (۰B: عدم کاربرد کود زیستی فسفات‌ بارور ۲ و B۱: کاربرد کود زیستی فسفات‌ بارور ۲) و بسترهای مختلف کاشت شامل ۸ تیمار با نسبت‌های حجمی برابر (:M۱ خاک ‌باغچه + ماسه، M۲: خاک ‌باغچه + کوکوپیت + کمپوست زباله ‌شهری، M۳: خاک‌باغچه + ماسه + خاک ‌آب‌بندان، :M۴ خاک ‌باغچه + کوکوپیت + خاک ‌آب‌بندان، M۵: خاک ‌باغچه + ماسه + کمپوست زباله ‌شهری، M۶: خاک‌ باغچه + ماسه + کمپوست زباله ‌شهری + خاک آب‌‌بندان، M۷: ماسه + خاک برگ ‌جنگلی + کوکوپیت + کمپوست زباله ‌شهری، M۸: ماسه + کمپوست ضایعات چای + کوکوپیت + خاک آب‌بندان) اعمال گردید. در این مطالعه تعداد برگ، شاخص سطح برگ، تعداد گل‌آذین، آنتوسیانین گلبرگ، وزن خشک اندام هوایی و زیرزمینی و فسفر اندام هوایی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که، اثر اصلی و متقابل دو عامل بر روی کلیه صفات دارای اختلافی معنی‌دار بود. تیمار M۸B۱(کاربرد کود زیستی فسفات‌ بارور ۲ با بستر ماسه + کمپوست ضایعات چای + کوکوپیت + خاک آب‌بندان) در مجموع دارای بهترین عملکرد بود. خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و عناصر غذایی این بستر کاشت در محدوده‌ی استاندارد برای پرورش این گیاه قرار داشت. گیاهان کاشته شده در این بستر از نظر صفاتی مانند تعداد برگ و گل‌آذین با میانگین ۲۵/۵۹ عدد برگ در گیاه و ۹/۵ عدد گلآذین دارای عملکرد قابل توجهی نسبت به سایر تیمارها بوده. کود فسفا‌ت ‌زیستی استفاده شده به همراه این بستر کاشت می‌تواند به عنوان مکمل و حتی جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی فسفاته به‌منظور پرورش گیاه شمعدانی‌پیچ ((Pelargonium peltatum باشد.
شهاب محمودی، نصرت‌اله نجفی، عادل ریحانی‌تبار،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

بهبود تغذیه گیاهان، یکی از راه‌های افزایش تحمل تنش خشکی در گیاهان به‌شمار می‌رود. با توجه به کمبود مواد آلی در اغلب خاک‌های مناطق خشک و نیمه‌خشک ایران، مصرف کمپوست پس‌ماندهای آلی می‌تواند ظرفیت نگهداری آب در خاک را افزایش داده و تغذیه گیاهان را بهبود بخشد. لذا، در این پژوهش، اثر متقابل رطوبت خاک و کمپوست لجن فاضلاب شهری بر برخی ویژگی‌های شیمیایی خاک و غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم علوفه یونجه (Medicago sativa L.) رقم قره‌یونجه، در شرایط گلخانه‌ای بررسی گردید. آزمایش به‌صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار شامل رطوبت خاک در سه سطح (۰,۳۴FC-۰.۵۰FC، ۰.۵۶FC-۰.۷۵FC و ۰.۸۱FC-FC) و کمپوست لجن فاضلاب در چهار سطح (صفر، ۱۵، ۳۰ و ۶۰ گرم بر کیلوگرم خاک) انجام شد. نتایج نشان داد که اثرهای اصلی کمپوست لجن فاضلاب و رطوبت خاک و اثر متقابل آنها بر غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم علوفه یونجه و قابلیت هدایت الکتریکی (EC)، pH و غلظت پتاسیم محلول خاک معنی‌دار بود. با کاهش رطوبت خاک، غلظت نیتروژن، پتاسیم، کلسیم و منیزیم بخش هوایی علوفه یونجه و EC و غلظت پتاسیم محلول خاک به‌طور معنی‌داری افزایش یافت؛ در حالی که غلظت فسفر علوفه یونجه و pH محلول خاک به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. با مصرف کمپوست لجن فاضلاب، غلظت نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کلسیم و منیزیم علوفه یونجه و EC و غلظت پتاسیم محلول خاک به‌طور معنی‌داری افزایش یافت؛ ولی pH خاک به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. در هر سه سطح رطوبت خاک مورد مطالعه در این آزمایش، مصرف ۶۰ گرم کمپوست لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک نسبت به سطح ۳۰ گرم آن، بر اثر افزایش شوری محلول خاک، رشد یونجه را به‌طور معنی‌داری کاهش داد. مصرف ۳۰ گرم کمپوست لجن فاضلاب بر کیلوگرم خاک سبب بهبود تغذیه گیاه یونجه و افزایش کیفیت علوفه آن در شرایط با و بدون تنش کمبود آب شد.
علی گنجعلی، عبدالله بیک خورمیزی، مهرداد لاهوتی، هدی شفیعیان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

این آزمایش با دو ژنوتیپ عدس (MLC۳۲۱ و MLC۳۲۳)، دو سطح کلسیم (صفر و ۵ میلی‌مولار به صورت کلسیم سولفات) و پنج سطح شوری (صفر، ۴، ۸، ۱۲ و ۱۶ دسی‌زیمنس بر متر کلرید سدیم) به‏صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذرها در گلدان‌های پلاستیکی حاوی ماسه کاشته شده و نمونه‌برداری از گیاهان ۶ هفته پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد که شوری سبب کاهش معنی‌دار ارتفاع هر دو ژنوتیپ شد (P≤۰,۰۵). در هر دو ژنوتیپ، مجموع طول و سطح ریشه‌ها در شوری-های بیشتر از dS/m۴ نسبت به شاهد به‏طور معنی‌داری کاهش یافت. کاهش معنی‌دار وزن خشک برگ نیز در سطوح شوری ۱۲ و ۱۶ دسی‌زیمنس بر متر در هر دو ژنوتیپ و وزن خشک ریشه در تمامی سطوح شوری (بجز شوری dS/m ۴ در ژنوتیپ MLC۳۲۳) مشاهده شد. تنش شوری باعث افزایش غلظت سدیم برگ و ریشه در هر دو ژنوتیپ گردید. در برخی سطوح شوری، غلظت پتاسیم و کلیسم برگ افزایش یافت. در حالی که غلظت این عناصر در ریشه کاهش یافت. تیمار کلسیم در ژنوتیپ MLC۳۲۱ باعث افزایش معنی‌دار صفات ارتفاع گیاه و سطح و وزن خشک برگ در شوری dS/m ۴ گردید. در ژنوتیپ MLC۳۲۳، کاربرد کلسیم، غلظت سدیم ریشه را در شوری dS/m ۸ و غلظت پتاسیم برگ را در dS/m ۴ به‏طور معنی‌داری کاهش داد. در هر دو ژنوتیپ، تیمار کلسیم در سطوح بالای تنش (۱۲ و ۱۶ دسی‌زیمنس بر متر) نتوانست اثرهای منفی شوری را جبران نماید. به نظر می‌رسد که کاربرد سولفات کلسیم با توجه به نقش آن در تنظیم اسمزی، باعث محدود شدن آسیب‌های ناشی از تنش کم شوری (dS/m ۴) بر گیاه عدس می‌شود.
ایمان صیاد منصور، محمد صادق ابراهیمی، صالح حقی، جلال قلی‌پور،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

توسعه آموزش‌های لازم برای تولیدکنندگان، زمینه‌ساز استقرار مدیریت توسعه پایدار در تولیدات گلخانه‌ای است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر فعالیت‌های آموزشی در بهبود مهارت‌های مدیریتی گلخانه‏داران بود. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش از نوع توصیفی‌ پیمایشی بوده است که جامعه آماری آن را گلخانه‌داران دهستان براآن جنوبی شهرستان اصفهان تشکیل می‌دادند. جامعه مورد نظر شامل ۱۸۰ واحد گلخانه‌ای بوده که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران به تعداد ۷۲ واحد برآورد گردید. نمونه‌گیری به شیوه نظام‌مند و به شکل تصادفی صورت گرفت. ابزار تحقیق، پرسش‏نامه‌ای بود که روایی آن براساس نظرات اساتید تأیید شده و برای تعیین میزان پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ (۸۸/۰) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده‌ها از طریق نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته‌ها نشان داد که از دیدگاه گلخانه‏داران، آموزش‌های فنی بیشترین تأثیر را در بهبود مهارت‌های مدیریتی آنان داشته است. نتایج رگرسیون چندگانه به روش گام به ‌گام نشان داد که متغیرهای آموزش در زمینه‌هایی نظیر: روش‌های مناسب آبیاری، برداشت اصولی محصول، عضویت در تشکلها و استفاده از وام و اعتبار رسمی نقش مثبتی در بهبود مهارت‌های مدیریتی گلخانه‌داران داشته و ۰۳/۵۰ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده‌اند.
زهرا سرائیان، نعمت‌اله اعتمادی، مریم حقیقی، محمدعلی حاج‌عباسی، مجید افیونی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

هیدروکربن‌های نفتی یکی از مهم‌ترین آلاینده‌های خاک در مناطق نفت‌خیز می‌باشند. حضور این ترکیبات در خاک سبب ایجاد انواع تنش‌ها در گیاهان شده و شرایط را برای رشد گیاهان نامساعد می‌سازند. بنابراین، جهت ایجاد فضای سبز در مناطق آلوده نیاز به استفاده از گیاهان مقاوم به این تنش‌ها‌ می‌باشد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر حضور مواد نفتی در خاک به نسبت‌های صفر، ۱/۲، ۸۷/۳ و ۲۵/۱۲ درصد وزنی (هیدروکربن‌های نفتی: خاک) بر ویژگی‌های مورفوفیزیولوژیک دو گونه بومی و غیر بومی برموداگرس می‌باشد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه‌ تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان، انجام شد. نتایج نشان داد که حضور ۱/۲ درصد وزنی هیدروکربن‌های نفتی در خاک سبب کاهش معنی‌دار ۳/۳ و ۵ درصدی در میزان رنگ و تراکم چمن‌ها شد. حضور این میزان آلاینده در خاک، رشد برموداگرس بومی و غیربومی را ۱/۳۱ و ۳/۷ درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش داد. افزایش میزان آلاینده‌های خاک همچنین سبب کاهش معنی‌دار محتوای نسبی آب و میزان کلروفیل و افزایش میزان پرولین داخلی گیاهان شد. همچنین، افزایش غلظت آلاینده‌ها تا میزان ۱/۲ درصد سبب افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز گردید. ولی حضور مقادیر بیشتری از این مواد در خاک، فعالیت این آنزیم را نسبت به تیمار شاهد کاهش داد. به‌طور کلی، در انتهای آزمایش هر دو گونه چمن کیفیت ظاهری قابل قبولی داشتند و در نتیجه می‌توانند جهت کاشت در مناطق آلوده به هیدروکربن-های نفتی توصیه شوند؛ اگرچه وضعیت کیفیت و رشد برموداگرس غیر بومی در خاک‌های آلوده بهتر از برموداگرس بومی بود.
حسن قربانی، مرتضی برمکی، یونس خیری‌زاده آروق،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

این تحقیق به منظور بررسی تأثیر کشت مستقیم و نشاکاری مینی‌تیوبر سیب‌زمینی بر عملکرد و اجزای آن اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با ۹ تیمار و سه تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل یک تیمار کشت مستقیم و ۸ تیمار کشت غیر مستقیم بود. برای تهیه نشا، از دو نوع گلدان (توربی و نایلونی) با چهار بستر کشت مختلف شامل: ماسه+ پیت‌ماس (۱:۱)، ماسه+ کود آلی تکمیلی کیمیا (۱:۱)، ماسه+ ورمی‏کمپوست (۱:۱) و ماسه+ خاک (۱:۱) استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ صفات میانگین عملکرد هر بوته، میانگین وزن تر غده، تعداد غده‌های کوچکتر و بزرگتر از ۸۰ گرم، درصد وزن خشک غده، عملکرد بیولوژیک، درصد نشاسته و میزان نیترات غده‌ها بین تیمارها اختلاف معنی‌دار وجود دارد. بیشترین میانگین عملکرد هر بوته، تعداد غده‌های بزرگتر از ۸۰ گرم و عملکرد بیولوژیک از گلدان نایلونی با بستر کشت ماسه+ کود آلی کیمیا به دست آمد. بیشترین درصد ماده خشک غده و درصد نشاسته از گلدان توربی با بستر کشت ماسه+ خاک به دست آمد. بیشترین میانگین وزن تر غده در گلدان نایلونی با بستر کشت ماسه+ پیت‌ماس مشاهده شد. بیشترین تعداد غده‌های کوچکتر از ۸۰ گرم و بیشترین میزان نیترات از کشت مستقیم حاصل شد. بستر کشت ماسه+ کود آلی تکمیلی کیمیا، با تأمین همه عناصر ضروری مورد نیاز گیاه، با عملکرد بیشتر و تعداد بیشتر غده‌های بازارپسند نسبت به بقیه تیمارها، را می‌توان به عنوان بهترین بستر کشت در این تحقیق دانست.
صدیقه رضایی، علی نیکبخت، نعمت اله اعتمادی، مصطفی یوسفی، محمد مهدی مجیدی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از مهمترین عوامل محیطی مؤثر بر رشد گیاهان، شرایط نوری متناسب با نیاز گیاه در زمان پرورش است. کاشت ارقام بستری گل لیسیانتوس با ارتفاع کوتاه، به‌علت تنوع رنگ و طولانی بودن مدت گل‏دهی آن، در حال توسعه می‌باشد. این پژوهش با هدف‌ بررسی تأثیر سایه‌ و همچنین پوشش‌های مختلف پلی‌اتیلن بر ویژگی‌های کمی و کیفی گل لیسیانتوس پاکوتاه رقم ماتادور، به عنوان یک گیاه الگو که مراحل اولیه رشد را در شرایط گلخانه‌ای می‌گذراند، انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پلاستیک‌های پلی‌اتیلن با درصدهای مختلف ماده افزودنی تثبیت کننده اشعه فرابنفش (صفر، ۳، ۵ و ۸ درصد)، پوشش سایه‌انداز ۵۰% و تیمار فضای باز (شاهد) بود. بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین تعداد شاخه گل‏دهنده، تعداد گل باز در هر شاخه و قطر ساقه گل‏دهنده مربوط به پوشش پلی‌اتیلن با ۸% ماده افزودنی تثبیت کننده اشعه فرابنفش (معادل ۲۰% سایه) بود که اختلاف معنی‌داری را با تیمار ۵۰% سایه نشان داد. بیشترین میزان فتوسنتز نیز در تیمار فضای باز به دست آمد و با کاهش میزان شدت نور، میزان فتوسنتز کاهش یافت. بر اساس نتایج این پژوهش، می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که از آنجا که اختلاف معنی‌داری بین پوشش‌های حاوی ماده افزودنی تثبیت کننده اشعه فرابنفش با تیمار بدون پوشش در گل‏دهی لیسیانتوس مشاهده نشد، لذا کشت لیسیانتوس پاکوتاه رقم ماتادور را می‌توان در فضای باز توصیه نمود.
لاله جوکار، عبدالمجید رونقی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از روش‌های سریع پاسخ گیاهان به افزودن کود، محلول‏پاشی است که منجر به صرفه‌جویی در مصرف کود نیز می‌شود. محلول‏پاشی عناصر کم‌مصرف یک روش مفید است، به ویژه در مواقعی که ریشه توانایی لازم برای جذب عناصر غذایی ضروری مورد نیاز گیاه از خاک را ندارد. میزان آهن قابل استفاده در خاک‌های آهکی با پ- هاش بالا برای گیاهان حساس به کمبود آهن، از جمله سورگوم، کم است. به منظور مقایسه اثر محلول‏پاشی منابع مختلف آهن بر ویژگی‌های رشدی، غلظت و جذب عناصر غذایی در گیاه سورگوم، آزمایشی در شرایط گلخانه در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح آهن (صفر، ۹۰ و ۱۸۰ میلی‏گرم آهن در لیتر) از سه منبع آهن (نانوکلات آهن، سکوسترین آهن ۱۳۸ و سولفات آهن) بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطح آهن از هر سه منبع کودی، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، ارتفاع و میزان کلروفیل، غلظت و جذب آهن در اندام هوایی در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. با کاربرد محلول‏پاشی آهن، غلظت فسفر و منگنز در اندام هوایی سورگوم کاهش یافت؛ ولی بر غلظت فسفر، منگنز و آهن ریشه تأثیر معنی‏داری نداشت. اثر سطوح آهن مصرفی بر غلظت روی و مس اندام هوایی و ریشه سورگوم معنی‌دار نبود. بر اساس نتایج این پژوهش، کاربرد محلول‏پاشی سولفات آهن در مقایسه با سکوسترین آهن و نانوکلات آهن سبب افزایش رشد و بهبود برخی خصوصیات گیاه سورگوم در شرایط گلخانه می‌گردد که این نتیجه از نظر اقتصادی نیز مقرون به صرفه می-باشد.
مریم اصلانی، سعید غلامرضایی، محمد‌صادق ابراهیمی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف کلی از این تحقیق اولویت‌بندی نیازهای آموزشی گلخانه‌داران شهرستان نجف‌آباد در استان اصفهان می‌باشد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده‌ها، توصیفی (پیمایشی- همبستگی) محسوب ‌می‌شود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی گلخانه‌داران شهرستان نجف‌آباد (۱۴۳ نفر) تشکیل می‌داد که براساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه‌ای برابر با ۷۰ نفر از آنها انتخاب شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در این تحقیق پرسش‌نامه بود که روایی آن از طریق بررسی نظرات متخصصان تعیین گردید و در پایایی پرسش‌نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده ‌شد‌ که در حیطه‌های مختلف بیشتر از ۷/۰ تعیین شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشتر گلخانه‌داران (۱/۴۷%) دارای مدرک کارشناسی و دارای سابقه کاری کمتر از ۵ سال (۶/۷۸%) می‌باشند. همچنین، مساحت بیشتر گلخانه‌ها (۱/۸۷%) در دسته کوچکتر از ۵۰۰۰ متر مربع قرار داشت. نتایج تحقیق نشان داد که گرچه نیازهای آموزشی در مراحل مختلف مدیریت گلخانه متفاوت می‌باشد، اما می‌توان بیان نمود که به طور کلی مهمترین این نیازها عبارتند از: بهره‌گیری از پیشرفت‌های فنی جدید، آشنایی با ارﻗﺎم ﻣﻨﺎﺳﺐ و پر‌بازده بذرها جهت کشت در گلخانه، روش‌های مبارزه با آفات گیاهان گلخانه‌ای و کاهش ضایعات محصول.
زهره سید جمالی، علیرضا آستارایی، حجت امامی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

مواد آلی از ترکیبات مهم خاک هستند که اثرهای قابل ملاحظه‌ای بر فراهمی عناصر و بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیک خاک دارند. رویکرد روزافزون استفاده از گیاهان دارویی، انجام تحقیقات گسترده در مورد آنها در جهت توسعه کشاورزی پایدار را ضروری می‌سازد. به منظور بررسی کاربرد مقادیر مختلف اسید هومیک، کمپوست و کود فسفر بر خصوصیات رویشی و جذب برخی عناصر کم‌مصرف در گیاه دارویی ریحان، یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال زراعی ۱۳۹۰ اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح اسید هومیک (صفر، ۱۰ و ۲۰ میلی‏گرم در کیلوگرم خاک)، سه سطح کمپوست زباله شهری (صفر، ۵ و ۱۰ تن در هکتار) و سه سطح فسفر (صفر، ۱۰ و ۲۰ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک، از منبع کود سوپرفسفات تریپل) بودند. پس از برداشت، وزن خشک اندام هوایی، تعداد ساقه فرعی، ارتفاع ساقه و غلظت و جذب آهن، منگنز، مس و روی در اندام هوایی اندازه‏گیری شد .نتایج نشان داد که اثر اسید هومیک و کمپوست در سطوح دوم و سوم بر ارتفاع ساقه، تعداد ساقه فرعی و وزن خشک اندام هوایی گیاه ریحان در مقایسه با شاهد معنی‏دار بود؛ اما این دو سطح با یکدیگر تفاوت معنی‏دار نداشتند. اثر متقابل اسید هومیک و کمپوست همراه با کود فسفر بر ارتفاع، تعداد ساقه فرعی و وزن خشک اندام هوایی معنی‏دار نبود. کاربرد اسید هومیک و کمپوست موجب افزایش معنی‏دار غلظت عناصر آهن، منگنز، روی و مس در اندام هوایی گیاه شد و کاربرد کودهای آلی فراهمی عناصر آهن، منگنز، روی و مس در خاک را افزایش داد. اثر متقابل اسید هومیک و کمپوست در خاک بر غلظت آهن، منگنز، روی و مس گیاه و مقادیر قابل دسترس در خاک معنی‏دار بود. در اثر متقابل اسید هومیک و کمپوست همراه با فسفر، کاربرد فسفر اغلب موجب کاهش غلظت آهن، منگنز، روی و مس گیاه و مقادیر قابل دسترس آنها در خاک شد. لیکن، بررسی این برهمکنش‌ها نشان می‏دهد که کاربرد کودهای آلی می‌تواند اثر منفی ناشی از زیادی فسفر بر فراهمی این عناصر را تا حدی بهبود بخشد و استفاده از آنها در جهت بهبود شرایط شیمیایی خاک و افزایش خصوصیات رشدی گیاه ریحان توصیه می‌گردد.
عسگری لجایر، بابک متشرع زاده، غلامرضا ثواقبی فیروزآبادی، جواد هادیان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

به منظور بررسی اثر مس و روی بر صفات ریخت‌شناسی گیاه دارویی بالنگوی شهری، غلظت عناصر مس، روی، آهن، منگنز، فسفر و پتاسیم در ریشه و شاخساره و غلظت مس و روی در داخل دمکرده و جوشانده، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه طراحی و اجرا شد. تیمارها شامل سه سطح مس (صفر، ۵ و ۲۵ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک از منبع سولفات مس)، سه سطح روی (صفر، ۱۰ و ۵۰ میلی‌گرم در کیلوگرم خاک از منبع سولفات روی) و برهمکنش آنها بودند. نتایج نشان داد که اثر مس و روی بر وزن خشک ریشه، کلروفیل (SPAD)، سطح برگ، غلظت پتاسیم و فسفر ریشه و شاخساره و غلظت آهن و منگنز ریشه معنی‎دار شد. همچنین، اثر متقابل آنها بر وزن خشک شاخساره، ارتفاع بوته و غلظت مس و روی ریشه، شاخساره، دمکرده و جوشانده و غلظت آهن و منگنز شاخساره معنی‌دار بود. بیشترین وزن خشک شاخساره (۹۷/۳ گرم در گلدان) و ارتفاع (۰۲/۵۸ سانتی‌متر) در تیمار ترکیبی Cu۵Zn۱۰ و کمترین میزان آنها (به ترتیب ۱/۲ گرم و ۱۸/۳۶ سانتی‏متر) در تیمار ترکیبی Cu۲۵Zn۵۰ به‏دست آمد. بیشترین غلظت مس، روی، آهن و منگنز ریشه (به ترتیب ۸۵/۵۸، ۰۶/۳۳۸، ۹۱/۳۷۶۶ و ۹۷/۱۳۵ میلی‌گرم در کیلوگرم) در تیمار Cu۲۵Zn۵۰ حاصل شد. بیشترین غلظت مس شاخساره، دمکرده و جوشانده (به ترتیب ۳۸/۲۸، ۴۹/۱ و ۵۵/۴ میلی‌گرم در کیلوگرم) در تیمار Cu۲۵Zn۱۰ به‏دست آمد. به طور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که برهمکنش منفی بین مس، روی، آهن و منگنز در سطوح بالاتر کاربرد مس و روی اتفاق افتاده است. در این مطالعه، ظرفیت انتقال زیاد مس و روی به داخل دمکرده و جوشانده به اثبات رسید. به‌این دلیل، و نبود استاندارد لازم برای این عناصر در گیاهان دارویی، در صورت کشت آنها در خاک‎های آلوده به عناصر مس و روی باید با احتیاط برای تهیه دمکرده و جوشانده استفاده گردند.
سرور خرم‌دل، سید محمد سیدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

مرزنجوش یکی از گیاهان دارویی بومی ایران می‌باشد که به دلیل داشتن متابولیت­های ثانویه معطر، در طب سنتی کاربرد دارد. در راستای تولید گیاهان دارویی، استفاده از نهاده­های آلی جایگاه ویژه­ای در کشاورزی پایدار دارد. نهاده­های آلی مانند کودهای دامی و یا کمپوست، ضمن فراهمی متعادل عناصر مورد نیاز برای رشد گیاه، می‌توانند در بهبود ساختار فیزیکی و شیمیایی خاک نیز مؤثر باشند این مطالعه با هدف ارزیابی خصوصیات رشد، عملکرد کمی و کیفی و اجزای تشکیل­دهنده اسانس مرزنجوش تحت تأثیر کاربرد عصاره کمپوست و تلقیح با کودهای بیولوژیک انجام شد. آزمایش به صورت کرت­های خرد شده در زمان در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۱ اجرا گردید. کرت­های اصلی، ۱۶ ترکیب کودی (ازتوباکتر (B۱)، آزوسپیریلوم (B۲)، میکوریزا (B۳)، ۱۰% عصاره کمپوست (C۱)، ۲۰% عصاره کمپوست (C۲)، ۳۰% عصاره کمپوست (C۳C۱B۱، C۲B۱، C۳B۱، C۱B۲، C۲B۲، C۳B۲، C۱B۳، C۲B۳، C۳B۳ و شاهد) و کرت­های فرعی، سه چین طی فصل رشد بودند. نتایج نشان داد که ارتفاع ساقه اصلی، وزن تر و خشک مرزنجوش تحت تأثیر کاربرد جداگانه و تلفیقی کودهای بیولوژیک و عصاره کمپوست در چین اول به طور معنی­داری بیشتر از چین­های دوم و سوم بود. همچنین، بیشترین افزایش معنی­دار در ارتفاع ساقه اصلی، وزن ‌تر و خشک و محتوای اسانس مرزنجوش به ترتیب برابر با ۳/۴۳ سانتی­متر، ۰۷/۴۶ گرم بر متر مربع، ۱۱/۲۷ گرم بر متر مربع و ۸۹/۰ درصد در نتیجه کاربرد تیمار C۱B۳ مشاهده شد. اجزای تشکیل‌دهنده اسانس تحت تأثیر کاربرد جداگانه و تلفیقی کودهای بیولوژیک و عصاره کمپوست قرار گرفتند. در بین اجزای تشکیل‌دهنده اسانس، Terpinen-۴-ol (۰۱/۱۸ درصد) و Cis-sabinene hydrate (۴/۱۵ درصد) به ترتیب بیشترین و Ledene (۰۰۵/۰ درصد) و Camphene (۰۱/۰ درصد) کمترین مقدار را به خود اختصاص دادند.


میثم منصوری، محمود شور، علی تهرانی‌فر، یحیی سلاح‌ورزی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده

ژربرا یکی از مهمترین گل­های بریده در جهان است که به طور وسیعی در بسیاری از گلخانه­های تجاری تولید می­شود. امروزه، افزایش عملکرد و کیفیت یکی از ضرورت­های تولید به شمار می­رود. این پژوهش با هدف ارزیابی اثر محلول­پاشی سالیسیلیک اسید و تیامین بر ویژگی­های کمی و کیفی گل ژربرا، در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار، به صورت گلدانی در گلخانه انجام شد. تیمار­ها شامل آب شهری (شاهد)، سالیسیلیک اسید (غلظت­های ۷۵ و ۱۵۰ میکرومولار) و تیامین (غلظت­های ۲۵۰ و ۵۰۰ میکرومولار) بودند. محلول­پاشی در دو مرحله و به فاصله زمانی دو هفته انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که تیمار­های مورد استفاده تأثیر معنی­داری بر ویژگی­های کمی و کیفی گل ژربرا داشتند. بزرگ­ترین قطر گل، کوتاه­ترین دوره رشد و بیشترین تعداد گل مربوط به تیمار سالیسیلیک اسید ۷۵ میکرومولار بود. با این حال، بیشترین قطر ساقه در تیمار سالیسیلیک اسید ۱۵۰ میکرومولار به‏دست آمد. در این آزمایش، تیمار تیامین ۵۰۰ میکرومولار بزرگ‌ترین طول ساقه گل­دهنده و بیشترین شاخص کلروفیل نسبی را داشت. بنابراین، به نظر می­رسد سالیسیلیک اسید و تیامین میتوانند سبب افزایش راندمان تولید و بهبود کیفیت گل ژربرا شوند و از این نظر بهترین تیمار، سالیسیلیک اسید با غلظت ۷۵ میکرومولار بود.



صفحه ۱ از ۶    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روابط خاک و گیاه - Isfahan University of Technology می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق