۹ نتیجه برای نشت الکترولیت
رقیه دلیری، مجید شکرپور، علی اصغری، عزتاله اسفندیاری، رئوف سید شریفی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۹ )
چکیده
این تحقیق برای ارزیابی مقاومت به خشکی در مرحله گیاهچه ای در گیاه ماریتیغال(.Silybum marianum L) انجام شد. آزمایش به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهایکامل تصادفی انجام گرفت. تیمارها شامل ترکیب سطوح تنش خشکی به عنوان عامل اصلی و ده اکوتیپ ماریتیغال به عنوان عامل فرعی در سه تکرار و در شرایط هیدروپونیک اجرا شد. صفات طول ریشه، حجم ریشه، میزان کلروفیل برگ، نشت الکترولیت ها، وزن خشک ریشه و شاخص تحمل ریشه اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که اثر سطوح تنش از نظر تمام صفات مورد بررسی معنیدار ( P <۰,۰۱ ) و اثر ژنوتیپها برای برخی صفات معنیدار بهدست آمد. با توجه به معنیدار بودن اثر متقابل تنش در اکوتیپ، وضعیت اکوتیپها در هر سطح تنش دارای روند متفاوتی بود. مقایسه میانگین اکوتیپها برای صفات مورد بررسی حاکی از کاهش کلروفیل، شاخص تحمل ریشه، طول، حجم و وزن خشک ریشه و افزایش نشت الکترولیت ها متناسب با افزایش سطح تنش بود. مقادیر شاخص تحمل ریشه و نشت الکترولیت حاکی از تحمل به خشکی اکوتیپ قائمیه در مرحله گیاهچهای میباشد. همبستگی بین صفات ریشه و شاخص تنش ریشه نشان داد که حجم و وزن خشک ریشه در مقایسه با طول ریشه معیار مناسبتری برای ارزیابی ژنوتیپهای متحمل به خشکی بود.
مریم کمالی، محمود شور، علی تهرانیفر، مرتضی گلدانی، یحیی سلاحورزی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
افزایش غلظت دیاکسید کربن اتمسفری اثر مستقیمی بر فعالیتهای گیاهی دارد. آزمایشی بهمنظور بررسی اثر افزایش غلظت دیاکسید کربن هوا از ۳۸۰ به ۷۰۰ و ۱۰۵۰ میلیگرم در لیتر بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیک گل زلف عروس (Amaranthus tricolor L.) تحت سه تیمار شوری (صفر، ۱۵۰ و ۳۰۰ میلیمولار) در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. نتایج نشان داد که برهمکنش شوری و دیاکسید کربن در صفاتی مثل وزن خشک کل، نشت الکترولیت، محتوای رطوبت نسبی و میزان جذب یون سدیم از نظر آماری در سطح احتمال ۱% معنیدار بود، ولی برهمکنش این دو تیمار در صفاتی مثل غلظت پرولین و کربوهیدرات کل تفاوت معنیداری از نظر آماری در سطح احتمال ۱% نشان نداد. بیشترین محتوای رطوبت نسبی در غلظت ۷۰۰ میلیگرم در لیتر دیاکسید کربن، زمانی که گیاهان تنها با آب مقطر (بدون تنش شوری) آبیاری شدند، مشاهده شد. اعمال تیمارهای ۷۰۰ و ۱۰۵۰ میلی-گرم در لیتر دیاکسید کربن در بیشترین سطح نمک، درصد نشت الکترولیت را بهترتیب به میزان ۲۶ و ۱۹ درصد نسبت به میانگین شاهد دیاکسید کربن کاهش داد.
سید نجمالدین مرتضوی، وحید کریمی، محمد حسین عظیمی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
سوسن یا لیلیوم (Lilium longiflorum L.) یکی از گلهای گلدانی مهم است که به عنوان گل بریدنی نیز به مقدار زیادی از آن استفاده میشود. آزمایشی با هدف بررسی تأثیر هومیک اسید، سالیسیلیک اسید و کلرید کلسیم بر افزایش کیفیت و ماندگاری گلهای بریده لیلیوم به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای آزمایشی شامل غلظت هومیک اسید به عنوان فاکتور a (صفر، ۱۰۰، ۵۰۰ و ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر) و غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید و کلرید کلسیم به عنوان فاکتور b (صفر، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلیگرم در لیتر) و (۳۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم در لیتر) به صورت محلولپاشی در دو مرحله قبل از برداشت انجام شد. نتایج نشان داد که محلولپاشی گلها با ۵۰۰ میلیگرم در لیتر هومیک اسید باعث افزایش جذب آب و کلروفیل a گردید، ولی تعداد گلچههای ریزش شده را کاهش داد. با کاربرد ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر هومیک اسید، کلروفیل کل افزایش یافت. محلولپاشی گلها با ۶۰۰ میلیگرم در لیتر کلرید کلسیم بیشترین تأثیر را بر افزایش قطر گلچهها، محتوای نسبی آب، کلروفیل b و ماندگاری نسبت به سایر غلظتها و همچنین غلظتهای مختلف سالیسیلیک اسید داشت. گلهای محلولپاشی شده با ۱۰۰۰ میلیگرم در لیتر هومیک اسید به همراه ۳۰۰ میلیگرم در لیتر کلرید کلسیم، از ماندگاری بیشتری برخوردار بودند. بنابراین، محلولپاشی هومیک اسید، سالیسیلیک اسید و کلرید کلسیم قبل از برداشت تأثیر مثبتی بر خصوصیات کمی و کیفی گل بریده لیلیوم دارد.
مریم کمالی، M. Goldani،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
کودهای آلی باعث حفظ چرخه مواد غذایی، کاهش آلودگی، اصلاح خصوصیات فیزیکوشیمیایی خاک و پایداری گیاه در خاک میشوند. به منظور بررسی اثر کودهای آلی (ورمیکمپوست، کمپوست و دامی) بر صفات مورفوفیزیولوژیک توده اطلسی ایرانی، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار در شرایط گلخانه در دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (آبیاری براساس ۱۰۰% گنجایش زراعی به میزان ۳۶۰ میلیلیتر (D۱)، ۵۰% گنجایش زراعی به میزان ۱۸۰ میلیلیتر (D۲) و ۲۵% گنجایش زراعی به میزان ۹۰ میلیلیتر آب (D۳) در هر گلدان دو کیلویی خاک) و چهار تیمار کودی (شاهد، کمپوست، ورمیکمپوست و دامی) بودند. صفات مورفوفیزیولوژیک اندازهگیری شده عبارتند از ارتفاع گیاه، تعداد شاخه جانبی، تعداد برگ، تعداد گل، حجم ریشه، وزن خشک برگ، ریشه، ساقه و گل، نشت الکترولیت، هدایت روزنهای و رنگدانههای فتوسنتزی. نتایج نشان داد که سطوح آبیاری و کودی در تمام صفات اندازهگیری شده معنیدار شدند، به طوری که بر اساس نتایج حاصل از برهمکنش تیمارهای آبیاری و کودی، بیشترین میزان وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، ارتفاع گیاه، تعداد گل و هدایت روزنهای در تیمار ۱۰۰% گنجایش زراعی و در بستر حاوی کود دامی حاصل شد. در تیمار ۲۵% گنجایش زراعی، کود کمپوست ۳۸%، کود دامی ۲۹% و کود ورمیکمپوست ۶۱% وزن ۱۰ عدد گل را نسبت به شاهد افزایش داد. در بین تیمارهای کودی نیز بیشترین میزان کلروفیل a در تیمار شاهد به دست آمد. ولی کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید در تیمار ورمیکمپوست مقادیر بیشتری داشتند. به طور کلی، نتایج نشان داد که خصوصیات رشدی و تعداد گل اطلسی به ترتیب در تیمار کود دامی و ورمیکمپوست در شرایط کمآبیاری مناسبتر بود.
زهرا نوری آکندی، همت اله پیردشتی، یاسر یعقوبیان، ولی اله قاسمی عمران،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
به منظور بررسی روند پاسخ صفات رویشی و فیزیولوژیک گیاه دارویی استویا (Stevia rebaudiana Bertoni) به مقادیر مختلف تنش شوری، آزمایشی گلدانی در پاییز سال ۱۳۹۳ در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار آزمایش شامل تنش شوری در ده سطح (صفر، ۳۰، ۶۰، ۹۰، ۱۲۰، ۱۵۰، ۱۸۰، ۲۱۰، ۲۴۰ و ۲۷۰ میلیمولار NaCl) بود. نتایج تجزیه رگرسیونی نشان داد پاسخ بعضی از صفات از جمله قطر ساقه، ارتفاع بوته، تعداد برگ سبز در بوته، محتوای رطوبت نسبی (RWC)، کلروفیل a و b، عدد کلروفیلمتر (SPAD)، وزن تر برگ، وزن خشک ریشه و وزن خشک کل از معادلهی خطی تبعیت کرده و با افزایش غلظت NaCl مقدار این صفات کاهش یافت. در این میان تعداد برگ سبز در بوته و عدد کلروفیل متر با ۱۰۰ درصد کاهش نسبت به شاهد بیشترین حساسیت را نسبت به تنش شوری نشان دادند، در حالیکه عکسالعمل صفاتی چون نشت الکترولیت، نسبت کلروفیل a بر b (a/b)، وزن تر ساقه، ریشه، اندام هوایی، وزن تر کل و وزن خشک برگ، ساقه و اندام هوایی به صورت معادلهی دو تکهای بود. در مجموع گیاه استویا تنش شوری را تا غلظت ۸۰ میلیمولار تحمل نموده و پس از آن رشد رویشی و صفات فیزیولوژیک گیاه بهصورت معنیداری تحت تأثیر تنش قرار گرفت. همچنین با افزایش شوری صفات فیزیولوژیک نسبت به صفات رویشی حساسیت بیشتری نشان دادند.
بهروز اسماعیل پور، حمیده فاطمی، معصومه مرادی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
تنش خشکی یکی از مهمترین عوامل محدودکننده عملکرد گیاهان در مناطق خشک و نیمهخشک است. کود جلبک دریایی بهعنوان یکی از کودهای زیستی از طریق تسریع جوانهزنی، گسترش بیشتر ریشه و جذب عناصر غذایی سبب افزایش توان و مقاومت گیاهان در برابر تنشهای غیرزیستی میشود. این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر عصاره جلبک دریایی بر ویژگیهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه ریحان، توده بومی شهرری، تحت شرایط تنش خشکی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی، در سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل تنش خشکی (شاهد (آبیاری کامل) و قطع کامل آبیاری در مرحله شروع رشد زایشی و در ۵۰% گلدهی) و محلولپاشی غلظتهای مختلف عصاره جلبک دریایی (صفر، ۰/۵، ۱ و ۲ گرم در لیتر) بود. در تیمار شاهد، محلولپاشی برگی با آب مقطر بود. نتایج نشان داد که با افزایش شدت تنش خشکی، صفات مورفولوژیک شامل تعداد انشعابات جانبی، وزن تازه و خشک تکبوته، تعداد برگ، سطح برگ، وزن خشک ریشه و صفات بیوشیمیایی شامل کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کاروتنویید و محتوای نسبی آب برگ کاهش یافت و میزان نشت الکترولیت و محتوای پرولین برگ افزایش یافت. محلولپاشی با غلظت ۲ گرم در لیتر عصاره جلبک دریایی به طور معنیداری در سطح احتمال ۱% باعث کاهش آثار تنش خشکی بر ریحان شد. بهطور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد عصاره جلبک دریایی، با افزایش میزان پرولین، ایجاد تنظیم اسمزی، کاهش تجزیه کلروفیل و کاهش نشت غشاء، سبب بهبود رشد ریحان در شرایط تنش خشکی شد.
مهدی پارسا، بهناز یوسفی، رضا کمائی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
بهمنظور بررسی اثر رژیمهای مختلف آبیاری و ترکیبات مختلف کودی بر برخی از صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه نعناع فلفلی (Mentha piperita)، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با ۳ تکرار در سال زراعی ۹۷-۹۶، در گلخانه پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. فاکتورها شامل سطوح مختلف رژیمهای آبیاری در سه سطح ۱۰۰، ۷۵ و ۵۰ درصد گنجایش گلدانی (CC) و ۶ نوع کودهای مختلف زیستی و شیمیایی شامل: ۱- کود زیستی باکتریایی ترکیبی (NPP) (نیتروباکتر دایان (ریزجانداران تثیبت کننده نیتروژن) + فسفوپاورباکتر دایان (باکتریهای حل کننده فسفات) + پتاپاورباکتر دایان (ریزجانداران حلکننده پتاسیم))، ۲- کود شیمیایی NPK (۲۰-۲۰-۲۰)، ۳- ترکیب کود زیستی باکتریایی ترکیبی و کود شیمیایی NPK (NPP+NPK)، ۴- کودهای ریزمغذی (بهصورت محلول شامل آهن، منگنز، روی، مس، بر، مولیبدات، کبالت، سیلیسیوم، سولفور و ویتامینها) (MIC)، ۵- ترکیب کود ریزمغذی و کودهای اسید آمینه (MIC+AP) و ۶- شاهد بود. نتایج نشان داد که اثر برهمکنش رژیم آبیاری و کودهای مختلف زیستی بر سطح برگ، ارتفاع، تعداد شاخه و هدایت روزنهای در سطح یک درصد و محتوای نسبی آب برگ ( RWC) در سطح پنج درصد معنیدار بود. همچنین، آثار اصلی رژیمهای آبیاری و انواع مختلف کودی بر شاخصهای وزن خشک، نشت الکترولیت، قرائت SPAD (درجه سبزینگی) و درصد اسانس در سطح یک درصد معنیدار بود، اما اثر برهمکنش آنها معنیدار نشد. نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از کودهای ترکیبی زیستی باکتریایی و شیمیایی در گنجایش گلدانی ۱۰۰ درصد باعث افزایش شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک شد. بر اساس نتایج این پژوهش، اگر چه کاهش میزان آب مصرفی و به دنبال آن بروز تنش خشکی تأثیر منفی بر برخی شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه نعناع فلفلی داشت، اما مصرف کود زیستی باکتریایی همراه با کود شیمیایی تا حدی باعث تعدیل آثار سوء تنش خشکی بر شاخصهای مورفولوژیک و فیزیولوژیک این گیاه شد.
سجاد علیار، ناصر علی اصغرزاد، شاهین اوستان، عادل دباغ محمدینسب،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
کینوا (.Chenopodium quinoa Willd) گیاهی با ارزش غذایی زیاد، پتانسیل زیاد رشد و عملکرد مناسب در شرایط نامساعد محیطی است. بهبود رشد و نمو گیاهان در شرایط نامساعد محیطی با روشهای مختلفی امکانپذیر است. استفاده از ریزجانداران همزیست با ریشه مانند قارچ سیرندیپیتا ایندیکا از جمله راهکارهایی است که برای بهبود رشد در شرایط نامناسب محیطی مانند شوری آب و خاک بهکار گرفته میشود. در این پژوهش، آزمایشی بهصورت گلدانی با طرح آماری کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل با سه تکرار در خاک لوم شنی استریل انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل دو سطح قارچ Serendipita indica (تلقیح و عدم تلقیح) و شوری حاصل از نمک کلرید سدیم در سطوح ۱/۴۷ (رسانایی الکتریکی اولیه خاک)، ۵، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ دسیزیمنس بر متر بودند. نتایج بهدست آمده نشان داد که بهاستثنای پرولین، اثر برهمکنش شوری و مایهزنی قارچ بر تمام صفات اندازهگیری شده معنیدار بودند. مایهزنی قارچ S. indica توانست وزن تازه بخش هوایی گیاه کینوا را در شوریهای ۱/۴۷، ۵، ۱۰ و ۲۰ دسیزیمنس بر متر بهترتیب ۱۸/۵، ۱۵/۰، ۳۹/۴ و ۴۱/۵ درصد نسبت به تیمار عدم تلقیح افزایش دهد. بنابراین در سطح بدون شوری که گیاه بدون قارچ رشد خوبی دارد، مایهزنی حدود ۱۸ درصد اثر داشته است. درحالی که در شوری ۲۰ دسیزیمنس بر متر، افزایش رشد گیاه در حضور قارچ حدود ۴۱ درصد بیشتر از تیمار بدون قارچ در همین سطح شوری بوده است. در بخش ریشه، قارچ S. indica توانست وزن تازه را در شوری شاهد، ۵ و ۱۰ دسیزیمنسبر متر بهترتیب ۱۲/۹، ۲۰/۱ و ۳۱/۵ درصد نسبت به تیمار بدون قارچ افزایش دهد. نشت الکترولیت تا ۱۰ دسیزیمنس بر متر در تیمار مایهزنی بهطور معنیداری کاهش یافت. در رابطه با محتوای نسبی آب برگ، مایهزنی قارچ تنها در شوری ۵ دسیزیمنس بر متر اثر معنیداری داشت و توانست به اندازه ۲۳ درصد نسبت به تیمار عدم تلقیح این شاخص را افزایش دهد. همچنین افزایش تنش شوری به ۳۰ دسیزیمنس بر متر، سبب کاهش درصد کلونیزاسیون بهاندازه ۱۹/۹ درصد نسبت به تیمار شاهد شد. کاربرد قارچ S. indica موجب افزایش معنیدار تولید زیستتوده گیاه کینوا در شرایط تنش شوری شد.
عزت دارابی حسینآباد قاینی، محمد مقدم، فائزه آراسته،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیر سطوح مختلف دیاکسید کربن و محلولپاشی اتانول بر فرایندهای فیزیولوژیک و بیوشیمیایی ریحان رقمکشکنی لولو (Ocimum basilicm cv. Keshkeni luvelou) آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در گلخانه پژوهشی گروه علوم باغبانی و مهندسی فضای سبز دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۸ اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل محلولپاشی اتانول در ۴ سطح (۰، ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد حجمی) و دیاکسید کربن در ۳ سطح (۳۸۰، ۷۰۰ و ۱۰۵۰ میکرومول بر مول) بودند. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین محتوای نسبی آب برگ، فتوسنتز، تعرق، هدایت روزنهای و پروتئین برگ در تیمار محلولپاشی ۲۰ درصد حجمی اتانول همراه با کاربرد ۷۰۰ میکرومول بر مول دیاکسید کربن بود که بهترتیب ۴۵، ۲۹۵، ۶۸۴، ۸۳ و ۳۲۸ درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. جرم زیستتوده تازه و خشک شاخساره با افزایش غلظت دیاکسید کربن و محلولپاشی اتانول افزایش معنیداری پیدا کردند. بهطوریکه بیشترین مقدار آنها در محلولپاشی ۳۰ درصد حجمی اتانول همراه با کاربرد ۷۰۰ میکرومول بر مول دیاکسید کربن بهدست آمد که بهترتیب ۱۷۶ و ۷۶ درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش داشت. بیشترین فعالیت آنزیمهای پلیفنل اکسیداز، گایاکول پراکسیداز و مقاومت روزنهای و نشت الکترولیت مربوط به محلولپاشی ۳۰ درصد حجمی اتانول همراه با کاربرد ۱۰۵۰ میکرومول بر مول دیاکسید کربن بود که بهترتیب ۲، ۴، ۶۵ و ۷۶ درصد نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد. در کل نتایج این پژوهش نشان داد محلولپاشی ۲۰ و ۳۰ درصد حجمی اتانول همراه با کاربرد ۷۰۰ میکرومول بر مول دیاکسید کربن بیشترین تأثیر را در افزایش فتوسنتز و در نهایت زیستتوده تازه و خشک گیاه ریحان داشت.