جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای گوجه‌فرنگی.

بهاره دامن‌کشان، محمد حسین شمشیری، حسین علایی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده

ارتباط گیاه با ریزجاندارانی مانند قارچ‌های درون‌زی دیواره تیره، می‌تواند آثار مضر تنش‌های محیطی مانند شوری را کاهش دهد. در این پژوهش تأثیر قارچ‌های درون‌زی دیواره تیره جدا شده از ریشه‌ نخل خرما بر ‌‌افزایش مقاومت به شوری گوجه‌فرنگی (Lycopersicon esculentum cv. Super cheif) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به‌صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور شامل نوع جدایه در ۱۳ سطح [ control (PDA plug)و,Dو-۳۹،وEو-۲۲،وCو-۲۲،وAو-۲۱،وFو-۱۹،وAو-۱۶،وDو-۱۵​​​​،وAو-۱۴،ووCو-۱۱، وDو-۱۰،وBو-۸، Bو-۴] و شوری در ۳ سطح (صفر، ۵۰ و ۱۰۰ میلی‌مولار کلرید سدیم) با ۳ تکرار اجرا شد. گیاهان گوجه‌فرنگی در سطوح مختلف شوری با جدایه‌های قارچی درون‌زی ریشه‌های نخل خرما تلقیح شدند. بر اساس نتایج تجزیه واریانس در تیمار قارچی با جدایه‌های Bو-۴ و Cو-۱۱ آثار منفی شوری (تا ۱۰۰ میلی‌مولار معادل ۹/۵۲ دسی‌زیمنس بر متر) بر زیست‌توده گیاه گوجه‌فرنگی کاهش یافت. در شوری ۱۰۰ میلی‌مولار جدایه Bو-۴ بیش‌ترین وزن تازه بوته و جدایه Cو-۱۱ بیش‌ترین وزن خشک بوته را نسبت به سایر تیمارها داشت و نسبت به تیمار بدون قارچ به‌ترتیب %۵۵/۵۱ و %۵۵/۲۶ بیش‌تر بود. با افزایش سطح شوری تا ۱۰۰ میلی‌مولار جدایه‌های Bو-۴،وBو-۸،وDو-۱۰ و Cو-۱۱ در کاهش غلظت سدیم، افزایش غلظت پتاسیم و افزایش نسبت پتاسیم به سدیم کارایی زیادی داشتند. تیمار قارچی (Dو-۱۰ و Bو-۸) موجب افزایش معنی‌دار غلظت فسفر (۱۹%) نسبت به تیمار بدون قارچ شد. در سطوح مختلف شوری جدایه‌های Cو-۱۱،وDو-۳۹ و Dو-۱۰ موجب افزایش آب نسبی برگ شدند. افزایش شوری تا ۵۰ میلی‌مولار (معادل ۵/۴۴ دسی‌زیمنس بر متر) با افزایش وابستگی درون‌زی همراه بود و جدایه Cو-۱۱ و Bو-۴ بیش‌ترین افزایش را (%۴۳) نسبت به جدایه‌های دیگر نشان دادند.

زینب صادقی، محمدحسین شمشیری، فاطمه سروش، حمیدرضا کریمی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

در این پژوهش امکان پرورش گوجه‌فرنگی گلخانه‌ای رقم دافنیس با صرفه‌جویی در مصرف آب از طریق پیوند بر روی پایه‌های مختلف و با بررسی فرایند فتوسنتز و رشد مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به‌صورت کرت‌های خردشده در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی اجرا شد که کرت اصلی سطوح آبیاری (دور آبیاری ۳، ۶ و ۹ روز) و کرت فرعی شامل ۹ ترکیب مختلف پیوندی بود. گیاهان گوجه‌فرنگی پس از پیوند و استقرار در گلخانه به‌مدت ۴ ماه تحت تأثیر سطوح آبیاری قرار گرفتند و در هر نوبت تا حد گنجایش مزرعه‌ای آبیاری شدند. نتایج آزمایش نشان داد که شدت فتوسنتز در تمام ترکیبات پیوندی ۳۶ روز پس از آغاز سطوح آبیاری یکسان بود و با شاهد غیرپیوندی تفاوتی نداشت اما پس از گذشت ۷۲ روز، شدت فتوسنتز در پایه امپرادور بیش از شاهد بود. شاخص‌های فلورسانس کلروفیل در این آزمایش حساسیت لازم برای نشان دادن آثار تنش خشکی و نقش پایه‌ها بر آن را نداشتند. پایه گوجه‌فرنگی گیلاسی علاوه بر دارا بودن سیستم ریشه‌ای گسترده‌تر نسبت به سایر پایه‌ها، موجب رشد بیش‌تر شاخساره در تمام سطوح آبیاری شد اگرچه کم‌ترین کاهش وزن ریشه در پایه بادمجان محلی یزد مشاهده شد. در کل می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که فرایند فتوسنتز در این آزمایش بیش‌تر تحت تأثیر برهم‌کنش عوامل محیطی و پیوندک قرار گرفت و پایه‌های مورد استفاده نقش چندانی در این رابطه نداشتند همچنین میزان رشد سیستم ریشه‌ای و شاخساره گیاه پیوندی بیش‌تر تحت تأثیر قدرت ژنتیکی پایه قرار دارد و فعالیت‌های فتوسنتزی گیاه سهم کم‌تری را به‌خود اختصاص می‌دهند. 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله روابط خاک و گیاه - Isfahan University of Technology می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق