گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده: (5153 مشاهده)
این آزمایش با دو ژنوتیپ عدس (MLC321 و MLC323)، دو سطح کلسیم (صفر و 5 میلیمولار به صورت کلسیم سولفات) و پنج سطح شوری (صفر، 4، 8، 12 و 16 دسیزیمنس بر متر کلرید سدیم) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذرها در گلدانهای پلاستیکی حاوی ماسه کاشته شده و نمونهبرداری از گیاهان 6 هفته پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد که شوری سبب کاهش معنیدار ارتفاع هر دو ژنوتیپ شد (P≤0.05). در هر دو ژنوتیپ، مجموع طول و سطح ریشهها در شوری-های بیشتر از dS/m4 نسبت به شاهد بهطور معنیداری کاهش یافت. کاهش معنیدار وزن خشک برگ نیز در سطوح شوری 12 و 16 دسیزیمنس بر متر در هر دو ژنوتیپ و وزن خشک ریشه در تمامی سطوح شوری (بجز شوری dS/m 4 در ژنوتیپ MLC323) مشاهده شد. تنش شوری باعث افزایش غلظت سدیم برگ و ریشه در هر دو ژنوتیپ گردید. در برخی سطوح شوری، غلظت پتاسیم و کلیسم برگ افزایش یافت. در حالی که غلظت این عناصر در ریشه کاهش یافت. تیمار کلسیم در ژنوتیپ MLC321 باعث افزایش معنیدار صفات ارتفاع گیاه و سطح و وزن خشک برگ در شوری dS/m 4 گردید. در ژنوتیپ MLC323، کاربرد کلسیم، غلظت سدیم ریشه را در شوری dS/m 8 و غلظت پتاسیم برگ را در dS/m 4 بهطور معنیداری کاهش داد. در هر دو ژنوتیپ، تیمار کلسیم در سطوح بالای تنش (12 و 16 دسیزیمنس بر متر) نتوانست اثرهای منفی شوری را جبران نماید. به نظر میرسد که کاربرد سولفات کلسیم با توجه به نقش آن در تنظیم اسمزی، باعث محدود شدن آسیبهای ناشی از تنش کم شوری (dS/m 4) بر گیاه عدس میشود.
نوع مطالعه:
كاربردي |
دریافت: 1394/5/21 | پذیرش: 1394/5/21 | انتشار: 1394/5/21